جستجو در مقالات منتشر شده
۱ نتیجه برای امیری فرح آبادی
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
بنابر نظر اندیشمندان و صاحباننظر آموزش عالی ایران بخش قابل توجهی از مسائل و معضلات این نظام به ناکارآمدی تصمیمها و سیاستهای این بخش و مبتنی نبودن آن بر شواهد علمی و تجربی بازمیگردد. سیاستگذاری داده باز به عنوان مفهومی جدید که استفاده از مشارکت عمومی و ظرفیتهای توانمند در عرصه سیاستگذاری عمومی را مد نظر قرار میدهد، میتواند در زمینه پشتوانهسازی علمی و عقلایی در راستای بهینهیابی سیاستی در نظام آموزش عالی ایران مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر با رویکردی آمیخته، ابتدا سعی در شناسایی الزامات سیاستگذاری داده باز در نظام آموزش عالی ایران با رویکردی کیفی و سپس واکاوی نقش این مهم با استفاده از آزمون رگرسیون، در بهینهیابی سیاستی در نظام آموزش عالی ایران داشت. در بخش کیفی مصاحبه با ۹ نفر از خبرگان سیاستگذاری آموزش عالی ایران مد نظر قرار گرفت. در بخش کمی نیز جامعه پژوهش ۳۶۰ نفر بودند که با استفاده از فرمول کوکران ۱۸۶ نفر آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از اجرای رگرسیون نشان داد که الزامات فرهنگی- اجتماعی ۳۰۴/۰، الزامات مدیریتی، ۲۷۳/۰، الزامات سیاسی- حقوقی، ۱۹۷/۰ و الزامات فنی– تکنولوژیکی ۱۵۲/۰، از واریانس متغیر بهینهیابی سیاستی در نظام آموزش عالی ایران را تبیین نمودند.