جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای امیرارجمندی


دوره ۱۳، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده

با توجه به ضرورت در انتخاب راهبردها و شیوه‌های کارآمد جهت طراحی‌های آموزشی برای کودکان فارسی‌زبان در یادگیری زبان انگلیسی، در پژوهش کاربردی نظری حاضر، نظریۀ دستور شناختی لنگاکر به‌عنوان یک روش خلاق در آموزش زبان انگلیسی مورداستفاده قرار گرفت. هدف از تحقیق حاضر کاربرد خلاق دستور شناختی در آموزش است که سبب ساده‌سازی، یادگیری بهتر و توانمندی زبانی می‌شود که برای رسیدن به آن پرسش‌های زیر موردتوجه قرار گرفته است: ۱. بعد از گذراندن «دورۀ خلاق شیوۀ یادگیری توصیف ‌کردن واژه در جمله»، افزایش تعداد واژگانی که با استفاده از ویژگی «مشخص‌بودگی» در بافت متنی معنادار توسط گروه‌های کنترل و آزمایش به کاربرده شدند، به چه میزان می‌شود؟ ۲. چگونه می‌توان از ویژگی «ترکیب‌های هم‌نشینی» جهت آسان‌سازی آموزش ساخت «واحدهای پیچیده زبانی» درجمله‌ها استفاده کرد؟ در این راستا، بعد از آموزش خلاق به شیوۀ شناختی از بین ۱۶۰ نفر، متن ۴۶ نفر از فارسی‌زبانان به کمک نرم‌افزار اس.‌پی.‌اس.‌اس.[۱] توصیف کیفی و کمی‌ شدند. درنتیجه با کاربرد دوره‌های خلاق دستور شناختی لنگاکر، زبان‌آموزان توانستند با روش صحیح ترکیب و هم‌نشینی واژگان، به ساخت جملات خوش‌ساخت زبانی اقدام کنند. گروه آزمایش بعد از گذراندن دورۀ خلاق شیوۀ یادگیری توصیف کردن واژه در جمله، توانست از تعداد کل واژگان کتاب درسی ۹۸ درصد واژگان را گسترش دهد و در متون خود بگنجاند. گروه کنترل نیز بدون گذراندن دورۀ خلاق توانست ۴۴ درصد از کل واژگان را در متون خود به روش صحیح ترکیب و هم‌نشین کند. از نمودارهای شبه‌شناختی نیز جهت آسان‌سازی آموزش استفاده شد.
 
[۱] SPSS


دوره ۱۳، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۱ )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی جایگاه اسم در زبان فارسی از دیدگاه شناختی ذیل چارچوب نظری دستور شناختی لانگاکر (۲۰۰۸) است. به‌منظور نیل به این هدف،  نگارندگان ۱۵۰ اسم بسیط فارسی را به‌طور تصادفی از فرهنگ بزرگ سخن (۱۳۸۲) انتخاب کردند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی ـ تحلیلی بوده و روش گردآوری داده‌ها براساس مطالعات کتابخانه‌ای است. نگارندگان پس از بررسی و تحلیل داده‌های جمع‌آوری‌شدۀ پژوهش، این‌گونه نتیجه گرفته‌اند که در زبان فارسی بحث قابل‌شمارش بودن یا غیرقابل‌شمارش بودن اسم معنای چندانی ندارد و برخلاف دیدگاه شناختی که اسم‌های قابل‌شمارش و اسم‌های عام را دو طبقۀ اصلی اسامی می‌داند، در زبان فارسی اسم‌های عام، همان اسم‌های قابل‌شمارش‌اند و نشانۀ جمع دریافت می‌کنند و به همراه اسم‌های خاص، یک طبقه از انواع اسم‌ها را تشکیل می‌دهند، همچنین در زبان فارسی نیز همانند دیدگاه شناختی، ضمیر جانشین اسم می‌شود.
 

دوره ۱۵، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۳ )
چکیده

پژوهش حاضر به بررسی زایایی الگوهای سازندۀ اسم مرکب در زبان فارسی با تکیه بر چارچوب نظری زایایی پلاگ (۲۰۰۳) می‌پردازد. بدین منظور نگارندگان از پیکره‌ای برگرفته از پایگاه دادگان زبان فارسی، ۱۳۰۰ اسم مرکب استخراج کردند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی ـ تحلیلی بوده و روش گردآوری داده‌ها پیکره‌بنیاد است. نگارندگان پس از بررسی و تحلیل داده‌های جمع‌آوری‌شده از پیکرۀ پژوهش، این گونه نتیجه گرفتند که تنها روش کمی سنجش زایایی فرایندهای واژه‌سازی که پلاگ (۲۰۰۳) معرفی کرده، شمارش بروندادهای یک فرایند واژه‌سازی است. همچنین، زایاترین الگوی اسم مرکب‌ساز در میان الگوهای سازندۀ اسم مرکب در زبان فارسی، الگوی (اسم + اسم) است. به علاوه، روش‌های مختلف سنجش میزان زایایی الگوهای سازندۀ اسم مرکب، نتایج متفاوتی را از میزان زایایی این الگوها ارائه می‌دهد. تحلیل داده‌های استخراج‌شده از پیکرۀ پژوهش نشان می‌دهد که در میان الگوهای سازندۀ اسم مرکب در زبان فارسی، الگوی (اسم + اسم) بیشترین زایایی را دارد و الگوهای (ضمیر + اسم، ضمیر + ستاک فعلی (حال)، اسم + فعل امر و عدد + عدد) با بسامد نوع ۱ واژه، غیرزایاترین الگوی سازندۀ اسم مرکب بوده و از کم‌ترین میزان زایایی برخوردارند.

صفحه ۱ از ۱