۹۱ نتیجه برای افتخار
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
نقد نشانه شناختی ازجمله رویکرد های نظام مند نیمۀ دوم قرن بیستم است که در تبیین ماهیت و کارکرد متون ادبی نقش داشته است. مایکل ریفاتر، منتقد فرانسوی تبار آمریکایی، در کتاب نشانه شناسی شعر (۱۹۷۸)، چارچوبی نشانه شناختی را برای خوانش شعر پیشنهاد کرد که به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفت. مقالۀ حاضر، نخست رویکرد نظری ریفاتر را معرفی می کند و سپس بر مبنای آن به خوانش شعر «ای مرز پر گهر» از دفتر چهارم اشعار فروغ فرخزاد می پردازد. هدف این تحقیق تلاش برای خوانش دقیق تر و ژرف تر شعر مورد نظر، به استناد چارچوب پیشنهادی ریفاتر است، زیرا فرض ما این است که رویکرد ریفاتر، با توجه به ظرفیت های نظری و دستاوردهای عملی که تا کنون در ارتباط با تحلیل اشعار اروپایی داشته، توانایی تحلیل شعر معاصر فارسی را دارد. در عین حال، اگرچه یافته های این مقاله، به طور مشخص و در وهلۀ اول، در ارتباط با شعر مورد بررسی است و با تعمیم، در مورد اشعار دورۀ پختگی فروغ فرخزاد مصداق دارد، اما در صورت مؤثربودن می تواند زمینه ای برای استفاده از این رویکرد و حتی رویکردهای نظیر آن برای بررسی اشعار معاصر فارسی فراهم کند تا شاید از این طریق امکان خوانش های خلاقانه تری از این اشعار فراهم آید.
دوره ۲، شماره ۷ - ( بهار ۱۳۸۴ )
چکیده
توجه به تفاوت مقایسه میان مکتوبات پیشین فارسی با فارسی معیار۱و فارسی معیار با گفتار محاورهای امروز ، سؤال برانگیز و محل مناقشهاست. آنچه دراین قیاس بیش از هر چیز رخ مینماید ، پدیده نسبتاً ناشناخته و غیر قابل کنترل تحرکات و تحولات زبان فارسی است. امروزه شکاف بین گونه معیار و گونه محاوره فارسی چنان عمیق شده است که ترمیم آن ، اگر ضروری فرض شود، غیر محتمل به نظر میرسد. درک دقیقتر و بهتر زبان محاوره و جایگاه آن در بستر فرایندهای کم کوشانه زبانی و همچنین شناخت محرکهایی که صورت و معنی زبان را در نشیب این دگرگونیها به حرکت وا میدارد ، بیتردید در برنامهریزیهای زبانی از بروز پارهای خطاها خواهد کاست. در این مقاله اهتمام نویسنده مصروف بیان و طبقه بندی دقیق امیال عامه گویشوران فارسی به کوتاهگرایی و سادهسازی اجزای زبان شدهاست که از آن تحت عنوان فرایندهای کم کوشانه زبانی یاد میشود و عامل اصلی پیدایش گونه فارسی محاوره به شمار میآید.
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۰ )
چکیده
گودرز افتخار جهرمی
استاد دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
محمد عیسی تفرشی
استادیار گروه حقوق دانشگاه تربیت مدرس
مرتضی شهبازی نیا
دانشجوی دکتری حقوق خصوصی دانشگاه تربیت مدرس
مقاله حاضر به بررسی تحول نظام حقوقی ضمانت نامه های بانکی مورد استفاده در تجارت بین النلل بر اساس قواعد منتشر شده از سوی اتاق بازرگانی بین المللی اختصاص دارد.
این مقاله نشان می دهد که منبع اصلی شکل گیری قواعد حقوقی حاکم بر این ابزار تجاری، عرف بازرگانی بین المللی است و تلاش اتاق بازرگانی بین المللی برای اعمال قواعد سنتی حقوق در مورد این سند و بی توجهی به عرف بازار، منجر به شکست قواعد یکنواخت اتاق مذکور برای ضمانت نامه های قرارداد منتشره در سال ۱۹۷۸ گردید. این اتاق متعاقبا قواعد معروف به مقررات یکنواخت برای ضمانت نامه های عندالمطالبه (نشریه ۴۵۸) که در سال ۱۹۹۲ انتشار یافت، بسیاری از ویژگیهای اصلی و مهم ضمانت نامه های مورد استفاده در عرف تجارت بین المللی از جمله استقلال ضمانت نامه از قرارداد پایه و آثار حقوی مترتب بر آن و نیز ضمانت نامه های ثابل پرداخت به صرف در خواست ذینفع را پذیرفت و برای سایر مسایل حقوقی ضمانت نامه نیز راهکارهایی با تکیه بر عرف تجاری ارائه کرد.
ارائه شیوه ساده حل اختلاف و تعیین قانون حاکم، رهایی بانک گشایش گر از مسایل ناشی از قرارداد پایه، پذیرش ماهیت اسنادی ضمانت نامه و تحدید نقش بانک به مطابقت ظاهری مطالبه با مندرجات سند از جمله این راهکارهاست.
از دیگر ویژگیهای رژیم حقوقی ناشی از قواعد ۴۵۸، قابلیت انتقال حقوق اشی از ضمانت نامه به اشخاص ثالث و اصالت عدم فسخ برای طرفین است.
دوره ۶، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۱ )
چکیده
گردشگری روستایی در دنیای امروز یکی از بخشهای مهم فعالیتهای اقتصادی محسوب میگردد. این فعالیت مهم اقتصادی از دیدگاههای مختلفی مورد توجه قرار گرفته است. بعضی آن را به عنوان بخشی از بازار گردشگری میشناسند و عدهای نیز آن را سیاستی برای توسعه روستایی قلمداد میکنند. سؤال این است که گردشگری روستایی چه نقش و اثری در توسعه روستایی و توسعه روستایی پایدار دارد؟
در دهه پایانی قرن بیستم بسیاری از برنامهریزان اجتماعی ـ اقتصادی در کشورهای اروپایی گردشگری را روشی مطمئن با چشماندازی بسیار روشن برای توسعه روستاها بویژه محرومترین آنها معرفی کردهاند. مطالعات انجام شده در کشورهای فرانسه، اتریش، سوییس، انگلستان، ایرلند، تایلند و ژاپن نشان میدهد که گردشگری روستایی بسرعت در اقتصاد روستایی رشد کرده و مکمل فعالیتهای کشاورزی شده است. ماهیت صنعت گردشگری ایجاد اشتغال و درامد، متنوع سازی اقتصاد، مشارکت اجتماعی و استفاده از منابع محلی است. از آنجا که بخش اعظم مشکلات عقبماندگی و توسعهنیافتگی روستایی نیز به فقدان این صنعت برمیگردد، گردشگری روستایی با حل مسائل و مشکلات فوق میتواند به توسعه روستایی کمک نماید.
دوره ۶، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۱ )
چکیده
فقیرترین جوامع دنیا را اغلب افراد بدون زمین کشاورزی یا با زمین اندک تشکیل میدهند که عمدتاً در مناطق روستایی زندگی میکنند. نظر به اینکه درامد حاصل از فعالیتهای کشاورزی در این جوامع ممکن است اشتغالی در حد معیشت ایجاد نماید، بیتردید تنوع بخشی به فعالیتهای غیرکشاورزی را میتوان عاملی تأثیرگذار در کاهش فقر روستایی این جوامع دانست. صنعتی شدن روستا به طور گسترده به عنوان اهرمی پویا برای توسعه شناخته شده است. ایجاد اشتغال، توزیع درامد، متنوع نمودن اقتصاد روستایی و کاهش فضایی نابرابری در توسعه اجتماعی ـ اقتصادی به طور سنتی از اهداف اولیه صنعتی شدن روستایی محسوب میشود. این مقاله کوششی است برای نشان دادن اینکه آیا صنعتی شدن بهترین ابزار برای تحقق توسعه در مناطق روستایی کشورهای در حال توسعه است؟ برای پاسخ به این سؤال به تحلیل کشورهای در حال توسعهای پرداخته میشود که طی دو دهه اخیر توانستهاند صنعتی شدن روستا را به عنوان ابزاری برای اصلاح شرایط زندگی جوامع روستایی به کار گیرند و آن را توسعه بخشند. در این ارتباط، دیدگاههای متفاوت در استقرار صنعت در مناطق روستایی و اثرات صنعتی شدن روستا در کشورهای در حال توسعه مورد تحلیل قرار میگیرد. نتایج تحقیق نشان میدهد که در یک روند تکاملی از آغاز دهه هفتاد تاکنون، صنعتی شدن روستا به عنوان قسمتی از راهبرد توسعه همه جانبه روستایی، مهمترین هدفهای توسعه را در مناطق روستایی تحقق بخشیده و ضمن ایجاد اشتغال و افزایش درامد گروههای کم درامد روستایی موجب کاهش فقر و رفاه مناطق روستایی شود.
دوره ۶، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
اقامتگاههای بومگردی فعالیتی جدید در صنعت گردشگری محسوب میشوند و برای هدایت و تعیین تصمیمات حال و آینده از میان گزینههای مختلف به سیاستگذاری نیازمند هستند. در این پژوهش هدف آن است که شاخصهای سیاستگذاری فضایی در اقامتگاههای بومگردی شناسایی و میزان اهمیت آنها در منطقهی هورامان مورد بررسی قرار گیرند. در این راستا این سوال مطرح شد که کدامیک از عناصر سیاستگذاری فضایی اقامتگاههای بومگردی در منطقه مورد مطالعه از اهمیت بیشتری برخوردارند؟ روش جمعآوری اطلاعات اسنادی و میدانی بوده و در این پژوهش برای استخراج شاخصهای سیاستگذاری فضایی و بیان ادبیات پژوهش از روش اسنادی و از روش میدانی برای جمعآوری دادههای مورد نیاز برای بررسی شاخصها استفاده گردیده است. روش نمونهگیری برای جامعه نمونه متخصصین (اعضای هیات علمی و دانشجویان دکتری با رساله مرتبط) و کارشناسان بهصورت گلوله برفی و برای جامعه نمونه مدیران بومگردی بهصورت تصادفی ساده انجام شده است. نتایج پژوهش با آزمون تعقیبی توکی بیان میکند که از میان شاخصهای پنجگانه (نظامآماری و اطلاع رسانی، ارزشهای حاکم، بروکراسی حاکم، ساختار قدرت و اجرا و نظارت بر سیاستها) سیاستگذاری فضایی اقامتگاههای بومگردی منطقهی هورامان تفاوت معناداری وجود داشته و در این راستا شاخص اجرا و نظارت برسیاستها با میانگین ۶۷۳/۳ در طیف دوم قرار گرفته و بیشترین اهمیت را در منطقه هورامان به خود اختصاص داده است.
دوره ۶، شماره ۲ - ( پاییز و زمستان ۱۳۸۱ )
چکیده
مشارکت جوانان و نوجوانان که به معنی روند درگیر ساختن آنان در تعیین سرنوشت خود و احساس مسئولیت نسبت به این سرنوشت بیان شده، امروزه در سطح جامعه و مجامع علمی از اهمیت بالایی برخوردار است، به طوری که از آن به عنوان هدف و وسیله توسعه نام می برند. برای تحقق این امر، شناخت عوامل مؤثر بر میزان مشارکت جوانان و نوجوانان لازم و ضروری است. در این راستا مقاله حاضر با استفاده از روشهای تحلیلی توصیفی با تأکید بر بررسی عوامل مکانی ـ فضایی (میزان بهره مندی از خدمات، محل سکونت، فاصله تا مرکز شهرستان و نوع روستاها)، به سایر عوامل از جمله عوامل روانشناختی (انگیزه ها، ارزشها، اعتماد و اطمینان، عزت نفس، پاداش و ...) و عوامل اجتماعی ـ اقتصادی (پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، سطح تحصیلات، استفاده از وسایل ارتباط جمعی و ...) که بر میزان مشارکت مؤثر هستند پرداخته است.
نتایج حاصل که از طریق تجزیه و تحلیل آماری و با استفاده از آزمونهای مختلفی چون اختلاف میانگین و ضریب همبستگی به دست آمده نشاندهنده اشتیاق جوانان و نوجوانان روستایی برای سهیم شدن در فعالیتهای مشارکت جویانه و ایفای نقش در مشارکتهای اجتماعی از یک سو و کمبود امکانات و تسهیلات و نیز سهم اندکی که در فعالیتهای مشارکت جویانه دارند از سوی دیگر است.
دوره ۶، شماره ۶ - ( شماره ۶ (پیاپی ۲۷)، ویژه نامه- ۱۳۹۴ )
چکیده
مطالعه انطباق وامواژهها مدتهاست، توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. در این پژوهش تلاش بر این است تا چگونگی انطباق واجیِ واکههای وامواژههای زبان عربی بررسی شوند. چارچوب نظری این پژوهش نظریۀ بهینگیِ پرینس و اسمولنسکی (۲۰۰۴) است. دادههای بررسیشده، ۱۶۴۷ واژه است که از فرهنگ معین و سخن گردآوری شدهاند. تلفظ وامواژهها در زبان مبدأ (عربی) با بهرهگیری از چهار فرهنگ زبان عربی آوانگاری شدهاند و سپس تغییرات آوایی/ واجیِ رخداده دربارۀ هریک از وامواژهها در زبان مقصد (فارسی) بررسی شدهاند. تلفظ وامواژههای زبان عربی در فارسی با استفاده از فرهنگهای معین و سخن گردآوری و آوانویسی شدهاند. در این بررسی پس از معرفی نظام آوایی و واجی زبانهای فارسی و عربی، فرایندهای واجی دخیل در انطباق واکههای وامواژهها، هریک بهتفصیل بررسی شدهاند. فرایند جایگزینی، پربسامدترین فرایند واجی دخیل در انطباق واکههای وامواژههای زبان عربی است.
دوره ۷، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۲ )
چکیده
-
دوره ۷، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۲ )
چکیده
-
دوره ۷، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۴ )
چکیده
جوامع روستایی، بهدلیل وابستگی بیشتر به منابع طبیعی، محدودیت زیرساختها و دسترسی کمتر به خدمات امدادی و حمایتی، در برابر خسارات ناشی از سیل بهمراتب آسیبپذیرترند و بازسازی و بازیابی پس از بلایا برای آنها دشوارتر است. از سوی دیگر، با افزایش وقوع سیل در نواحی روستایی ایران، تابآوری کالبدی و برنامهریزی فضایی در برابر مخاطرات طبیعی به یک ضرورت تبدیل شده است؛ برهمین مبنا هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر تابآوری کالبدی نواحی روستایی مستعد سیل در منطقۀ هفت آمایش سرزمین است. در این راستا، تأثیر ۸ عامل عمدۀ نهادی و سازمانی، محیطی، فنی و مهندسی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، قانونی و نظارتی و فناوری بهعنوان عوامل مؤثر بر برنامهریزی فضایی تابآوری کالبدی در برابر سیل مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر دادههای پرسشنامهای است؛ جامعۀ آماری پژوهش متشکل از ۸۶ کارشناس مرتبط با مدیریت بحران و توسعۀ روستایی در سه استان منطقۀ هفت (زنجان، قزوین و مرکزی) است. نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه (تحلیل مسیر) نشان داد که متغیر عوامل نهادی و سازمانی شامل سیاستهای مناسب، ساختارهای نهادی قوی و همکاریهای بین نهادی است که نقشی کلیدی در بهبود تابآوری کالبدی دارند. این عوامل با اثر کلی ۲۶۱/۰ در رتبۀ اول، عوامل اجتماعی و قانونی و نظارتی به ترتیب با اثر کلی ۲۵۴/۰ و ۲۰۹/۰ در رتبههای دوم و سوم هستند.
دوره ۸، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۳ )
چکیده
-
دوره ۹، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۴ )
چکیده
بررسیها نشان میدهد که در دهههای گذشته بخشی از تلاشها و رویکردهای توسعه روستایی بر اقدامات ترویجی ـ اطلاعرسانی روستایی متمرکز بوده است. با گذشت زمان و طی بررسیها، برخی از کاستیهای رهیافت کلاسیک ترویج و اطلاعرسانی روستایی مشخص شد. در تلاش برای بازسازی و ارائه الگوی بهینه برنامهریزی ترویج و اطلاعرسانی روستایی سؤال اساسی این است که بنیانهای نظری و دیدگاههای مرتبط در تبیین عوامل، عناصر و شرایط تأثیرگذار بر شناخت و آگاهی روستاییان، چه معرفهایی را معرفی و ارائه میکنند تا در هنگام تهیه و تدوین استراتژیهای ترویج و اطلاعرسانی روستایی مورد توجه قرار گیرند؟
مقاله حاضر با رویکردی تبیینی و از طریق کنکاش در متون علمی به مطالعه برخی از عوامل، عناصر و شرایط تأثیرگذار بر شناخت و آگاهی روستاییان از توانشهای خود و محیط پیرامون میپردازد. نتایج تحقیق نشان میدهد، در تهیه و ارائه الگوی بهینه برنامهریزی ترویج و اطلاعرسانی روستایی، توجه به اصول چندگانه ذیل ضروری است:
اصل جریان دو سویه اطلاعات، اصل انطباق با شرایط محیطی و جغرافیایی، اصل سازگاری با ویژگیهای فرهنگی جوامع روستایی، اصل بهرهگیری از توان نهادهای محلی در برنامههای اقدام برای ترویج و اطلاعرسانی روستایی، اصل پوشش همگانی (دانستن حق همه است) و اصل پایداری محیطی.
دوره ۹، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۴ )
چکیده
دانش، سنگ بنای توسعه است؛ ولی متأسفانه دانش بومی تا این اواخر مفاهیم «واپسگرایی» و «ایستایی» را به ذهنها متبادر میکرد که آن هم ناشی از افکار، رویکردها و نظریههای کلاسیک توسعه از جمله نوسازی و رهیافتهای انتقال فناوری به کشاورزان کشورهای در حال توسعه بود. اما میتوان گفت که با بروز مشکلات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ناشی از کاربرد فناوریهای نسنجیده و استفاده جانبدارانه از فرهنگ غربی در کشورهای در حال توسعه، رویکردهای درونزا، نظریههای روستایی پایدار و راهبردهای کشاورز- نخست، مطرح شد. تحت تأثیر این رویکردهای جدید، مردم روستایی، ظرفیتهای محلی، دانشها و مهارتهای آنها در اولویت واقع شد و مورد توجه متخصصان امور توسعه قرار گرفت. در این مقاله سعی شده است تا با توجه به ادبیات موضوع و روش شناختی ـ توصیفی ـ تحلیلی و با شیوه اسنادی به این دو سؤال پاسخ داده شود:
۱- چه تفاوتهایی بین دانش بومی و رسمی وجود دارد؟
۲- نقش و جایگاه دانش بومی در توسعه روستایی پایدار چیست؟
یافتهها نشان میدهد که گرچه بین دانش بومی و رسمی تفاوتهایی وجود دارد، اما نباید آنها را در مقابل هم قرار داد؛ زیرا آنها مکمل یکدیگرند و از تلفیق آنها میتوان به موفقیتهایی رسید که برای هیچکدام به تنهایی امکانپذیر نیست. براساس پارادایمهای جدید توسعه روستایی به منظور حل مشکلات روستایی، ابتدا باید به راهحلهای بومی رجوع کرد، اگر کارساز بود، آنها را تقویت و بهبود بخشید؛ در غیر این صورت از راهحلهای بیرونی استفاده و آنها را آزمایش کرد.
دوره ۹، شماره ۲ - ( پاییز و زمستان ۱۳۸۴ )
چکیده
یکی از مراحل مهم فرایند برنامهریزی، ارزیابی است که این امر به بهینهکردن برنامهها، تصمیمسازیها و سرانجام به امکانپذیری و واقعگرایی برنامهها کمک میکند. عدم توجه به این مسأله در دهههای گذشته هزینههای سنگین اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی بر پیکره جامعه اسلامی وارد ساخته است، به طوری که مدیریت کشور را با تصمیمگیریهای نابهینه روبهرو کرده است. این در حالی است که با توجه بیشتر به این مسأله و نهادینهکردن آن میتوان مانع افزایش این هزینهها شد و در این میان ارزیابی عملکرد سازمانهای دولتی میتواند در بهینهسازی تصمیمها و افزایش رضایت مردم نقش مهمی را ایفا کند.
در این تحقیق برای دادن پاسخ کارشناسی به هزینههای تحمیل شده ناشی از وجود حلقههای گمشده ارزیابی در مدیریت برنامهریزی کشور، یکی از سازمانهای دولتی که سابقهای طولانی در عرصه خدماترسانی به روستاها دارد، به نام مجتمعهای خدمات بهزیستی روستایی مورد ارزیابی قرار گرفته و تلاش شده است تا عوامل مؤثر در عملکرد آنها از جنبههای مختلف شناسایی شده و چارچوب مناسبی برای ارزیابی عملکرد آنها ارائه شود. به این منظور در این که یکی از روشهای جدید در ادبیات توسعه تحقیق با روش ارزیابی مشارکتی روستایی(PRA) و برنامهریزی است، عملکرد مجتمعهای بهزیستی روستاهای کورده، امام تقی و دهشک شهرستان مشهد از نظر روستاییان و کارکنان مجتمعها ارزیابی شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و سازمانی در عملکرد مجتمعهای بهزیستی مؤثر میباشند.
دوره ۹، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: اسیدیتیوباسیلوس فرواکسیدانس یکی از مهمترین میکروارگانیزمهای فرآیند بیولیچینگ است. طی فرآیند بیولیچینگ مس بیواکسیداسیون آهن موجب تشکیل جاروسیت میشود. تشکیل جاروسیت راندمان بیولیچینگ مس را کاهش میدهد. این پژوهش با هدف بررسی اثر غلظت آهن در فرآیند تشکیل جاروسیت و ارزیابی رشد و فعالیت اسیدیتیوباسیلوس فرواکسیدانس انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، باکتری اسیدیتیوباسیلوس فرواکسیدانس در محیط کشت ۹K حاوی سولفات آهن فرو با غلظتهای ۵، ۱۰، ۲۰، ۳۰، ۵۰گرم بر ۱۰۰میلیلیتر و همچنین محیط حاوی جوانه جاروسیت با غلظتهای ۵ و ۱۰گرم بر لیتر کشت داده شد. غلظت آهن با روش جذب اتمی سنجیده شد. تجزیه و تحلیل جاروسیت با روشهای طیفسنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (FTIR) و طیفسنجی پرتو ایکس (XRD) صورت گرفت.
یافتهها: تعداد باکتری در غلظتهای ۵، ۱۰، ۲۰، ۳۰، ۵۰گرم بر ۱۰۰میلیلیتر سولفات آهن فرو به ترتیب ۱۰۷×۵، ۱۰۸ ×۲/۵ ، ۱۰۷ ×۱/۵ ،۱۰۷ ×۱۰ و ۱۰۷×۷ سلول بر میلیلیتر و مقدار رسوب جاروسیت در غلظتهای یادشده بهترتیب ۱/۸۰، ۶/۰۹ ،۱۰/۹۰، ۱۶/۶۵، ۲۸/۸گرم بود. کمترین میزان جاروسیت در غلظت سولفات آهن ۱۰گرم بر ۱۰۰میلیلیتر تشکیل شد. میزان غلظت جاروسیت با افزایش غلظت سولفات آهن فرو افزایش یافت و با کاهش تعداد سلولهای اسیدیتیوباسیلوس فرواکسیدانس در غلظتهای ۵ و ۱۰گرم در لیتر جوانه جاروسیت موازی بود؛ میزان غلظت جاروسیت ۳/۱۳ و ۳/۶۸گرم بود. همچنین رشد باکتری در شرایط عدم حضور جوانه جاروسیت بیشتر بود.
نتیجهگیری: غلظت بهینه آهن فرو در محیط کشت ۹K محدوده ۱۰گرم در ۱۰۰میلیلیتر است. در این شرایط حداکثر رشد اسیدیتیوباسیلوس فرواکسیدانس و حداقل میزان تشکیل جاروسیت وجود دارد.
دوره ۹، شماره ۲۰ - ( ویژه نامه پیاپی ۴۲- ۱۳۸۴ )
چکیده
با توجه به نقش فزاینده تحقیق در توسعه اقتصادی، سرمایهگذاری در تحقیقات دارای آثار گوناگونی بر متغیرهای اقتصادی از جمله ارزش افزوده و تولید سرانه است. این آثار در بخش صنعت و معدن نیز قابل توجه میباشد، از این رو در این مقاله فرضیههای مختلفی در قالب مدلهای گوناگونی همچون مدلهای جانسون و استرینر، زاکازیت، کاب داگلاس، ترنسندنتال و خطی ساده برای سالهای
(۱۳۵۱-۱۳۸۱) آزمون شدهاند. از میان مدلهای برآوردشده، مدل کاب داگلاس بهعنوان بهترین مدل انتخاب شد و حاکی از آن است که:
۱. یک درصد افزایش در هزینههای تحقیقاتی سرانه بخش صنعت معدن، ارزش افزوده سرانه این بخش را پس از گذشت یک سال در حدود ۰۴۱/۰ درصد افزایش میدهد.
۲. اثر سرمایهگذاریهای فیزیکی سرانه بخش صنعت و معدن بر افزایش تولید سرانه (تولید متوسط، ارزش افزوده سرانه) در این بخش، بیش از اثر هزینههای تحقیقاتی سرانه است.
بهطور کلی در خصوص بررسی اثر هزینههای تحقیقاتی بر ارزش افزوده بخش صنعت و معدن، مقاله حاضر با ترکیب زیر به رشته تحریر در آمده است.
ابتدا به ادبیات موضوع اشاره و شاخصهای مربوط به آن در ایران بررسی شد؛ سپس روند اعتبارات تحقیقات صنعتی در ایران و برخی از کشورها مورد بررسی قرار گرفت و پس از آن با بهکارگیری مدلهای مختلفی به آزمون رابطه میان هزینههای تحقیقاتی و ارزش افزوده در بخش صنعت و معدن پرداختهشد. در خاتمه، تنگناها و مشکلات موجود در این بخش بیان و پیشنهادهای لازم نیز ارائه شد.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۸ )
چکیده
روزبهان بقلی از مهمترین چهرههای تصوف در قرن ششم است که زبان عرفانیِ ویژهای دارد. زبان نزد روزبهان اشکال متنوعی دارد. یکی از این اشکال، زبان تجریدیِ اوست. پژوهش حاضر در پی آن است با استفاده از الگوی مربع نشانهشناختی به زبان تجریدیِ روزبهان بپردازد. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش آن است که با توجه به بیانناپذیریِ تجربۀ عرفانی، به تبیین خصایص زبان تجریدیِ روزبهان و بهدست دادن بستری برای فهم تجربۀ او دست یابد. از این رو، نگارندگان پس از تبیین کلیاتی دربارۀ زبان عرفانی او، به نظریۀ بیانناپذیری زبان عرفان میپردازند تا علت توجه عارف به رویکرد تشبیهی، تنزیهی، سلبی و ایجابی تبیین شود. سپس با تحلیل سازوکار سلبی، ایجابی، تشبیهی و تنزیهی در زبان عارفان، بستری برای رویارویی با زبان تجریدیِ روزبهان فراهم شود. در ادامۀ الگوی مربع نشانهشناختی معرفی و وضعیتهای دهگانۀ نشانهها تحلیل و بررسی میشود.
چنین مطالعهای آشکار میسازد که زبان تجریدیِ روزبهان از میانِ سه تقابل، یعنی تباین منطقی، تضاد و استلزام، گرایش بیشتری به تباین منطقی دارد. این امر از آنجا ناشی میشود که روزبهان معمولاً از مقولههای کلان و عظیم هستی سخن میگوید که در دو قطب کاملاً متناقض قرار دارند. بنابراین، او گاه این دوگانیها را کنار هم قرار میدهد و جمع میکند و فراواژۀ «مرکب» میسازد. گاه هر دو مقوله را سلب میکند و فراواژۀ «خنثا» میآفریند و گاه با سلب یکی و ایجاب دیگری «نماگر مثبت» میآفریند. گاهی نیز همزمان یک مقوله را هم سلب و هم ایجاب میکند و فراواژۀ «بینام» تولید میکند؛ اما به هر روی، از آنجا که روزبهان از ساحتی سخن میگوید که به تعبیر خودِ وی، انسان عارفگویی ناسوتی است که سرّ لاهوت را بهزبان میآورد، از این رو تباین منطقی که مستلزم جمعِ ضدّین است، در زبان تجریدیِ وی بیش از همۀ تقابلها بهچشم میآید. در ضمن، فراواژههای مرکب، خنثی، بینام و نماگر مثبت که مایههای تجریدی تجربه را افشا میکنند از فراواژههای پرکاربرد زبان تجریدی روزبهان بهشمار میآیند.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( پاییز و زمستان ۱۳۸۵ )
چکیده
گردشگری و اقتصاد گردشگری در حال حاضر، در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است،افزون بر این بسیاری از برنامه ریزان و سیاستگزاران توسعه نیز از صنعت گردشگری بعنوان رکن اصلی توسعه پایدار یاد می کنند، در این راستا گردشگری روستایی نیز جزئی از صنعت گردشگری بحساب می آید که می تواند با برنامه ریزی اصولی و مناسب و شناسایی مزیتها و محدودیتهای گردشگری روستایی، نقش مؤثری در توسعه این مناطق و در نتیجه توسعه ملی و تنوع بخشی به اقتصاد ملی برعهده داشته باشد، از اینرو در اینجا سئوال این است که پتانسیل ها و محدودیتهای توسعه گردشگری روستایی کدام است؟ و چه راهبردهایی و راهکارهایی جهت توسعه گردشگریی که منجر به توسعه روستایی و توسعه ملی بشود، وجود دارد؟
بدین منظور مقاله حاضر با استفاده از روش پیمایش، مطالعات میدانی و تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدید ها به شیوه SWOT به ارائه استراتژی و راهبرد در جهت توسعه گردشگری در مناطق روستایی لواسان پرداخته است. تجزیه و تحلیلهای تجربی در منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که آستانه آسیب پذیری نقاط روستایی بلحاظ گردشگری بودن بسیار بالاست و نیازمند بازنگری و ارائه سیاستهای مناسب در جهت رفع محدودیتها و استفاده از مزیتهای نسبی موجود، می باشد.
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( ویژه نامه ۱۳۸۶ )
چکیده
با توجه به آنکه دولت الکترونیکی، مقوله نوپایی است و اقتباس آن در سطوح متفاوتی از تکامل و پیچیدگی در میان کشورهای مختلف قرار دارد. در این مقاله سعی شده ابتدا بر اساس پالایش موارد مورد مراجعه از رهاوردها، دورنماها، راهبردها، ابتکار عملها و تجارب مطرح در عرصه به کارگیری دولت الکترونیکی و استخراج اصول مسلم و بدیهی در یک مجموعه متوازن و کلنگر، به طرح یک مدل مرجع (به عنوان معیار سنجش) در مسیر تکامل دولت الکترونیکی اقدام شود. سپس تبیین وضعیت موجود از پیشرفت دولت الکترونیکی در شهر تهران بر مبنای معیار سنجش حاصل و تحلیل شکاف نسبت به وضعیت ایدئال صورت گرفته است. نتایج بررسی به عمل آمده، گویای آن است که دولت الکترونیکی در شهر تهران با توجه به وجود شکاف بالا، فاقد قابلیتهای لازم در پوشش مؤلفههای نظام تجاری شهر از منظر مدیریت یکپارچه شهری است. لذا فرایند ارزیابی نقش دولت الکترونیکی در ساماندهی نظام تجاری شهر، در یک تحلیل قیاسی و بر مبنای مقایسه تطبیقی از امکان اقتباس قابلیتهای مدل ایدئال در پوشش مؤلفههای نظام تجاری شهر، انجام پذیرفته است.