جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای اعتصام


دوره ۳، شماره ۱ - ( پیاپی ۴ ۱۳۹۲ )
چکیده

منطقه‌گرایی، دیدگاهی تحلیلی و انتقادی است که با تأکید بر حفظ ویژگی‌ها و خصوصیات خاص مکان، برای هویت خاص منطقه در مقابل خصوصیات عام جهانی اولویت قائل است. مقاله حاضر در پی آن است که از رهگذر بررسی پیشینه و سیر تحول نظریه منطقه‌گرایی در معماری از طریق تحلیل دیدگاه صاحب‌نظران و مصادیق به تبیین رویکردهای غالب در این حوزه همت گمارد. روش تحقیق در این نوشتار بر مبنای روش کیفی و تحلیلی– تفسیری است و از شیوه اسنادی استفاده شده است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که نظریه منطقه‌گرایی از رویکردهای بومی‌گرایانه و تأکید بر برداشت‌های کالبدی و مباحث سبکی، شکلی و زیبایی شناسی منطقه، به سمت رویکردهای نوین و توجه به مباحث اجتماعی، فرهنگی، زیست‌بوم و ارتباطات انسانی تغییر رویه داده، در پی تعدیل اندیشه‌های تعصب‌گرایانه و محدودیت‌زای پیشین و تقویت نگرش تعاملی و استفاده از مزایای جهانی است.  تأکید بر مشارکت مردم و طراحی با تمرکز بر نیازها و قابلیت محلی در راستای تحقق توسعه پایدار، روش پائین به بالا در طراحی به جای روش متمرکز از بالا به پایین، توجه به نیازهای واقعی انسان و ارزش‌های فرهنگی، اجتماعی و هنجاری در راستای مقاومت در برابر یکسانی محیط مصنوع، تقویت حس مکان، حفاظت خلاق به جای نگاه رجعت‌گرا، منطقه‌گرایی انتقادی و منطقه‌گرایی تعاملی از راهبردها و گفتمان‌های غالب منطقه‌گرایی در قالب رویکردهای کالبدی، بوم شناختی و معنایی به شمار می‌روند.

دوره ۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده

اغلب سایه در رابطه با نور مطالعه می شود و نور بر سایه مقدم است. در این دیدگاه، سایه پدیده ای ثانویه فرض میگردد. در این روش سایه ها را پدیده "نور نیست" می پنداریم در حالی که سایه ها با موجودیتی مستقل و تاثیر گذار در آثار معماری قابل تحلیل هستند. در این مقاله ضمن معرفی تکنیک هایی برای فهم سایه ها، رویکردی متفاوت به سایه ها در معماری ارائه می گردد تا با این بصیرت، به فهمی تازه از کیفیت فضایی تحت تاثیر سایه ها بپردازیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین کیفیت معماری و سایه ها رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد و شناخت تعامل میان این دو از اهمیت ویژه ای در بالا بردن بهره وری معماری دارا می باشد.
این تحقیق از نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی است و یک تحقیق کیفی محسوب می گردد.روش تحقیق این پژوهش، روش استدلال منطقی است و مسیری برخواسته از تحلیل داده ها تا مدل سازی مفهومی را پی می گیرد. تلاش بر این است تا از این طریق به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که چگونه می توان با شناسایی و تحلیل و ارزیابی نوین روابط متعامل عناصر متغییر معماری، الگوهایی هوشمند تر ارائه گردند.

دوره ۷، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده

با توجه به افزایش روزافزون تقاضا برای انرژی و محدودیت منابع فسیلی، بهره‌وری انرژی و ذخیره‌سازی آن به یکی از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی بشر تبدیل شده است. مواد تغییرفازدهنده (PCMها) به عنوان موادی که قابلیت جذب و آزادسازی انرژی گرمایی را در دمای ثابت دارند، به عنوان راهکاری نوآورانه در حوزۀ ذخیره‌سازی مطرح شده‌اند. این مواد با ظرفیت گرمایی نهان بالا، قابلیت حفظ دمای محیط در یک بازۀ مشخص و سازگاری با محیط زیست، قابلیت بالایی برای به کارگیری در صنایع مختلف دارند. با این حال، پایین بودن رسانایی گرمایی، به ویژه در PCMهای آلی، مانع از کاربرد گستردۀ آن‌ها شده است. برای رفع این چالش، پژوهشگران به دنبال راهکارهایی برای بهبود خواص گرمایی PCMها هستند. یکی از مؤثرترین روش‌ها، افزودن نانوذرات با رسانایی گرمایی بالا به ساختار PCMهاست. در این پژوهش، ضمن بررسی مزایا و چالش‌های استفاده از PCMها، به طور جامع به پیشرفت‌های اخیر در زمینه تهیه و کاربرد نانوکامپوزیت‌های مواد تغییرفازدهنده پرداخته شده است. انواع مختلف نانوذرات مورد استفاده، روش‌های تولید نانوکامپوزیت‌ها، تأثیر نانوذرات بر خواص گرمایی و مکانیکی PCMها، پایدارسازی نانوکامپوزیت‌ها به کمک سطح فعال ها و اصلاح سطح و نیز کاربردهای بالقوه آن‌ها در صنایع مختلف، از جمله مواردی است که در این پژوهش مورد بحث قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که استفاده از نانوذرات می‌تواند به طور قابل توجهی رسانایی گرمایی PCMها را بهبود بخشد که در این میان نانوافزودنی های کربنی بالاترین تاثیر را نشان داده اند. همچنین نانوذرات باعث کاهش نسبی پدیده ابر سرمایش در PCM ها شده اند. با توجه به نتایج تحقیقات انجام شده، نانوکامپوزیت‌های مواد تغییرفازدهنده قابلیت بالایی برای بهبود عملکرد سامانه های ذخیره‌سازی انرژی، کاهش مصرف انرژی در صنایع مختلف و توسعه فناوری‌های پایدار دارند. این نانوکامپوزیت‌ها می‌توانند در صنایع ساختمان، خودرو، الکترونیک و نساجی برای ایجاد محیط‌های راحت‌تر، افزایش بهره‌وری انرژی و کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای مورد استفاده قرار گیرند. با ادامۀ پژوهش‌ها در این زمینه، می‌توان به توسعه مواد تغییرفازدهنده با کارایی بالاتر و کاربردهای گسترده‌تر امیدوار بود.


دوره ۹، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده

ﺣﻔﺎﻇﺖ از ﻣﯿﺮاث ﺻﻨﻌﺘﯽ، ﮐﻪ رﻓﺘﻪرﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﺑﺎﻓﺖ ﺷﻬﺮﻫﺎی اﻣﺮوزی ﻋﺠﯿﻦ ﻣﯽﺷﻮد، اﻫﻤﯿﺖ ﺑﺴﺰایی دارد؛ زیرا ﺣﺎوی اﻃﻼﻋﺎت ارزﺷﻤﻨﺪی در زﻣﯿﻨﻪ ﻋﻠﻮم و ﻓﻨﺎوری زﻣﺎن ﺧﻮیش ﺑﻮده و ویژﮔﯽﻫﺎی ﻣﻌﻤﺎراﻧﻪ آن ﻋﻼوه ﺑﺮ داراﺑﻮدن ارزش زیباییﺷﻨﺎﺧﺘﯽ، ﺑﺨﺸﯽ از ﻫﻮیت ﺷﻬﺮی را ﺷﮑﻞ ﻣﯽﺑﺨﺸﺪ. ﻫﺪف از این ﻣﻘﺎﻟﻪ این اﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ ﮔﻮﻧﻪﺷﻨﺎﺳﯽ و دﺳﺘﻮرزﺑﺎن ﺷﮑﻞ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ، ﻓﺮآیندی ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿﻞ ویژﮔﯽﻫﺎی ﻣﻌﻤﺎری ﻣﯿﺮاث ﺻﻨﻌﺘﯽ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻧﻤﺎید. ﭘﺎرادایم این ﻣﻘﺎﻟﻪ آزادﭘﮋوﻫﯽ ﺑﻮده و ﺑﺎ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای اﺑﺘﺪا ﺑﻪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺒﺎﻧﯽ ﻧﻈﺮی در زﻣﯿﻨﻪ روش ﻫﺎی ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﻌﻤﺎری ﻣﯽﭘﺮدازد، ﺳﭙﺲ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﮔﻮﻧﻪﺷﻨﺎﺳﯽ زیرﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﻣﻮردی، از ﻣﯿﺎن ﮐﺎرﺧﺎﻧﻪﻫﺎی ﻧﺴﺎﺟﯽ دو ﺷﻬﺮ اﺻﻔﻬﺎن و یزد در دوره ﭘﻬﻠﻮی، ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﺪه و ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی اﺻﻠﯽ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯽﺷﻮد. در اﻧﺘﻬﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش دﺳﺘﻮرزﺑﺎن ﺷﮑﻞ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ، ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﺳﺎزﻧﺪه و ﻣﻮﻟﺪ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﻣﻮردی اﺳﺘﺨﺮاج ﻣﯽﺷﻮد. دﺳﺘﺎورد ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، ﻋﻼوه ﺑﺮ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﻌﻤﺎری ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﻣﻮردی، ارایه ﻓﺮآیندی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ روش ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ، ﺷﻨﺎﺧﺖ و ﺗﺤﻠﯿﻞ دﻗﯿﻖ ﮐﯿﻔﯽ و ﮐﻤﯽ ﻣﯿﺮاث ﺻﻨﻌﺘﯽ را اﻣﮑﺎنﭘﺬیر ﻣﯽﻧﻤﺎید. ﮐﺎرﺑﺮد این ﻓﺮآیند ﺟﻬﺖ ﻣﺪلﺳﺎزی رویه‌ای و ﻣﺪلﺳﺎزی اﻃﻼﻋﺎت ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنﻫﺎی ﺗﺎریخی ﺑﻮده و ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺴﺘﺮ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﺑﺮای ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی آﺗﯽ در زﻣﯿﻨﻪ ﭘﯿﺎدهﺳﺎزی روشﻫﺎی ﻣﺤﺎﺳﺒﺎﺗﯽ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﯿﺮاث ﺻﻨﻌﺘﯽ ﺑﺎﺷﺪ. 


دوره ۱۰، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده

اهداف: هدف این پژوهش، بررسی راهکارهایی برای حفظ منابع انرژی برای نسل‌های آینده، ایجاد فرهنگ مناسب مصرف و توزیع عادلانه انرژی، مدیریت تولید، انتقال و توزیع و صرفه‌جویی در هزینه‌ها، کاهش آلاینده‌های زیست‌محیطی، افزایش ثروت ملی در نتیجه کاهش یارانه‌های مستقیم سوخت است.
روش‌ها: این پژوهش بر مبنای روش تحقیق کاربردی است و داده‌ها در طول سفر پژوهشی به شهر تاریخی یزد در اردیبهشت ۱۳۹۵ جمع‌آوری ‌شده است. این داده‌ها شامل مشاهدات عینی، تحقیق در کتابخانه‌های محلی و مصاحبه با دانشگاهیان محلی و گفت‌وگو با اساتید مربوطه، برای بررسی چگونگی بهینه‌سازی مصرف انرژی در مسکن و چگونگی تامین آسایش و رضایتمندی ساکنان از طریق معماری پایدار بود. با توجه به تحلیل شرایط شهر یزد تعداد سه نمونه انتخابی شدند: خانه رسولیان، خانه لاری‌ها، خانه گلشن. موارد مطالعاتی با استفاده از فناوری‌های نوین و با بهره‌گیری از روش توصیفی تدوین شده است.
یافته‌ها: مهم‌ترین آموزه‌های قابل یادگیری از معماری سنتی یزد عبارتند از اصول: جهت‌گیری، بافت متراکم، معابر ارگانیک و سرپوشیده، بادگیر، قنات، فرم بنا، فرورفتن در دل خاک، درون‌گرایی، حیاط مرکزی و غیره.
نتیجه‌گیری: براساس پژوهش انجام‌شده می‌توان به‌صراحت تاکید کرد که معماری سنتی یکی از آثار ارزشمند و بسیار فاخر در توجه به ارزش‌های اقلیمی در طراحی ساختمان است، از این رو شامل آموزه‌هایی است که می‌توانند در معماری معاصر به کار گرفته شوند.
 


دوره ۱۱، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۰ )
چکیده

اهداف: کارکرد زیباشناسانه فرم بنا یکی از دغدغه های طراح بناهای یادمانی است که عموماً تحت الشعاع مسائل متعدی مانند شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار می‌گیرد. هدف تحقیق، بحث در چگونگی تاثیر مصالح و فناوری ساخت بر زیبایی با تکیه بر موضوع هویتِ عینی فرم به عنوان یکی از کلیدی‌ترین موضوعات در این زمینه است. هدف دیگر،بررسی تاثیر مصالح و فناوری ساخت بر کارکرد زیباشناسانه فرم بناهای یادمانی است.
روش‌ها:برای پردازش پیچیدگی، ابتدا از نتایج تحقیقی که به شیوه‌ی استدلال منطقی، چارچوبِ نظریِ سیستم‌های اجتماعی لومان که مدعی کاهش پیچیدگی از طریق تفکیک و تمایز است، را به هنر معماری تعمیم داده است، استفاده شد؛ سپس به شیوه‌ی دیمتل میزان تاثیر هر یک از شاخصه‌ها و روابط بین آنها مشخص می شود.
یافته‌ها: یافته های بر اساس روش فرآیند تحلیل شبکه‌ای فازی، تاثیر فاکتورهای موثر بر زیبایی فرم بررسی گردید و چهار بنای یادمانی، بر این اساس مورد ارزیابی قرار گرفته و رتبه بندی شدند. یافته ها در نمونه‌های موردی آرمگاه‌های خیام،بوعلی،نادر و باباطاهر، در ارکان خودارجاعی (عناصر بصری و عناصر ارتباطی)، دگرارجاعی (عناصر ذهنی)، و فهم (عناصر عملی) تحلیل شدند.
نتیجه گیری: مصالح، تاثیرگذارترین معیار و شکل تاثیرپذیرترین معیار در انتخاب فرم زیبا است در شرایطی که مصالح نوین از طریق فناوری ساخت موجب ایجاد شکل جدید شود و یا مصالح سنتی به شیوه‌ای نوین به کار گرفته شوند تاثیر مثبتی در زیبایی فرم خواهد داشت.


دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷- )
چکیده

این مقاله نتایج مطالعه بر روی مشخصات تشعشعی آنتن پلاسمای مثلثی در رنج فرکانسی ۳۰ تا ۳۰۰ مگاهرتز با استفاده از روش عددی ممنت را نشان می دهد. با استفاده از این روش توزیع جریان آنتن استخراج شده و ارتباط بین مشخصات تشعشعی آنتن پلاسما و پارامترهای پلاسما نشان داده شده است. هم نتایج تئوری و هم نتایج عملی نشان می دهند که اگر فرکانس پلاسما به قدر کافی از فرکانس کاری بالاتر بوده و فرکانس برخورد به طور متناظر پایین باشد ، رفتار تشعشعی آنتن پلاسما به نمونه فلزی آن نزدیک خواهد بود. با تغییر زاویه ضلع کناری آنتن پلاسما، الگوی تشعشعی آنتن همچنان نمونه فلزی خود را دنبال می کند. بهره بیشینه آنتن مثلثی پلاسما نسبت به ستون پلاسما با طولی مشابه آن، بیشتر است اما از نمونه فلزی خود بهره بیشینه کمتری دارد. در نهایت نتایج حاصله با نرم افزار میدانی HFSS چک شده و انطباق قابل قبولی بین هر دو نتایج حاصل گردیده است.

دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده

انتقال حرارت جوشش یکی از پرکاربردترین فرایندهای انتقال حرارت در صنعت به شمار می‌آید. در این مقاله انتقال حرارت جوشش استخری نانوسیال اکسید آهن –آب (فروسیال) در فشار اتمسفر به صورت تجربی بررسی شده است. نانوسیال استفاده شده در این تحقیق به‌صورت تک‌مرحله‌ای سنتز شده است و پایداری بسیار بالایی دارد. تکرارپذیری و دقت دستگاه آزمایش در سه مرتبه برای آب بدون یون انجام شده است که تطبیق بسیار خوبی با روابط موجود در تاریخچه دارد. با بررسی غلظت‌های حجمی متفاوت از نانوسیال، انتقال حرارت جوشش در غلظت‌های بالا با افزایش غلظت کاهش و در غلظت‌های پایین با افزایش غلظت افزایش می‌یابد. بنابراین ضریب انتقال حرارت جوشش در ۰/۱ درصد حجمی از نانوسیال دارای مقدار بهینه بوده و حداکثر به میزان ۴۳ درصد افزایش می‌یابد. زبری سطح جوشش با رسوب نانوذرات در اثر شرایط مختلف غلظت نانوسیال و شار حرارتی سطح جوشش در طول زمان تغییر می‌کند.لازم به‌ذکر است که در این پژوهش اثر تغییرات زبری سطح به‌دلیل رسوب نانوذرات و تاثیر گذشت زمان در فرایند جوشش برای نخستین بار مورد بررسی قرار می‌گیرد. بنابراین جهت بررسی تغییر رسوب نانوذرات در اثر تغییر غلظت نانوسیال و شار حرارتی سطح جوشش آزمایش‌هایی طرح شده است. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که انتقال حرارت جوشش روی سطوح رسوب کرده با شارحرارتی پایین کاهش و روی سطوح رسوب کرده با شار حرارتی بالا افزایش می‌یابد.

صفحه ۱ از ۱