جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای اسماعیل نژاد


دوره ۱۲، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۰ )
چکیده

پژوهش حاضر در جهت یک بررسی رده­شناختی از عنصر زبانی واژه­بست در زبان گیلکی تدوین شده است. در این پژوهش، سعی بر آن است تا باتوجه به تنوعات گویشی قابل‌توجه زبان گیلکی و نیز دیدگاه­های گوناگون در طبقه­بندی عنصر واژه­بست و بهره­وری متفاوت گویش­ها و زبان‌های ایرانی از این عنصر زبانی، با یک بررسی رده­شناختی، تنوع حضور واژه­بست در زبان گیلکی و جایگاه حضور آن در جملات گیلکی مشخص شود. بدین منظور، واژه­بست­های زبان گیلکی براساس پرسش‌نامۀ رده‌شناختی مؤسسۀ ماکس پلانک در باب رده­شناسی واژه­بست مورد تحلیل قرار گرفته­اند. پرسش‌نامه شامل ۵ بخش قابل تفکیک است که عبارت‌اند از: ۱. ویژگی­های کلی زبان، ۲. حالات مقوله‌ای واژه­بست، ۳. ویژگی­های خاص، ۴. جایگاه واژه­بست، و ۵. حرکت. داده­های مذکور پس از گردآوری از سه ناحیۀ گویشیِ گیلکی غربی (بیه پس)، شرقی (بیه پیش) و گیلکی گالشی از شهرها و روستاهای شرقی، غربی و مناطق ییلاقی استان گیلان، به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی ـ مقایسه‌ای مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش بیانگر یکسان بودن واژه­بست­های زبان گیلکی در سه گونۀ مذکور است و به‌طور کلی می­توان بیان کرد که زبان گیلکی دارای پیش­بست­های ضمیری متصل به نشانۀ مفعولی، پی­بست نشانۀ مفعولی /ǝ/، پی­بست تأکیدی و نیز نشانۀ /o/ ربط است. همچنین مشاهده شد که پی­بست ضمایر شخصی متصل به اسامی، صفات، حرف اضافه و افعال در این زبان وجود ندارد. حرکت برای واژه­بست فقط به انتهای گروه میزبان امکان­پذیر است و جابهجایی و جهش واژه‌بست به موقعیت پیشین در این زبان ممکن نیست. همچنین باتوجه به بررسی­های انجام‌شده، تحقق قاعدۀ واکرناگل درمورد جایگاه دوم برای واژه­بست در زبان گیلکی قابل تأیید است.


دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف: مایع مغزی-نخاعی دارای طیف گسترده‏ای از مولکول‏ها و عوامل نوروتروفیک است که برای نورون‏زایی ضروری است. سلول‏های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان، سلول‏های چند توانی هستند که قابلیت تمایز به سلول‏های با فنوتیپ شبه عصبی را تحت القای عوامل رشد مناسب دارند. با توجه به نقش انکارناپذیر اسید رتینوییک در نورون‏زایی، هدف از این مطالعه القای تمایز سلول‏های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان به سلول‏های شبه عصبی در حضور مایع مغزی-نخاعی، رتینوییک اسید و ترکیب توام مایع مغزی-نخاعی و رتینوییک اسید است. مواد و روش‌ها: سلول‏های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان موش صحرایی جداسازی و شناسایی شدند. مایع مغزی-نخاعی از قنات بزرگ جنین‏های رت نژاد ویستار ۱۹ روزه تهیه شد. سپس سلول‏های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان به‏مدت ۱۲ روز تحت القا ۵ درصد مایع مغزی-نخاعی (گروه مایع مغزی-نخاعی)، ۶-۱۰ میکرومول اسید رتینوییک (گروه اسید رتینوییک) و ترکیب توام مایع مغزی-نخاعی و رتینوییک اسید (گروه مغزی-نخاعی/ رتینوییک اسید) قرار گرفتند. ویژگی‏های ریخت‏شناسی سلول‏های تمایز یافته به‏وسیله میکروسکوپ معکوس ارزیابی شد و رشد آکسون با استفاده از نرم‏افزار Image J اندازه‏گیری شد. با استفاده از ﺍﻳﻤﻮﻧﻮﺳﻴﺘﻮﺷﻴﻤﻲ بیان نشانگرهای خاص عصبی (نستین ﻭ MAP-۲) ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ شد. نتایج: ویژگی‏های ریخت‏شناسی خاص نورونی در سلول‏های تمایز یافته مشاهده شد. حداکثر طول آکسون در روز دوازدهم القا در گروه مغزی-نخاعی/ رتینوییک اسید دیده شد. نتایج ارزیابی ایمونوسیتوشیمی بیان نشانگر پیش‏ساز عصبی (نستین) را در تمام گروه‏های تحت القا نشان داد. در حالی‏که بیان نشانگر MAP-۲ که به‏عنوان نشانگر سلول عصبی بالغ شناخته می‏شود در گروه تحت القای توام مایع مغزی-نخاعی و اسید رتینوییک دیده شد. نتیجه‌گیری: این یافته‏ها پیشنهاد می‏کند که مایع مغزی-نخاعی به همراه ﺍﺳﻴﺪ رتینوییک منجر به تمایز سلول‏هایی با فنوتیپ عصبی و گلیالی در شرایط آزمایشگاهی (In vitro) از سلول‏های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان می‏شود.

صفحه ۱ از ۱