جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای احدنژاد


دوره ۲۱، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده

میزان مرگ‌‌ومیرهای سرطان‌‌های سینه و کولورکتال در دهه‌‌های اخیر به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای افزایش‌یافته است. اضافه‌وزن، چاقی و عدم تحرک فیزیکی از عوامل خطر کلیدی این سرطان‌‌ها هستند. با توجه به ارتباط معکوس این عوامل با پیاده‌‌روی و نامشخص بودن نقش بالقوه محیط‌‌های شهری در کاهش این روند، پژوهش حاضر درصدد است تا ارتباط بین مشخصه‌‌های قابلیت پیاده‌‌روی فرم شهری (اختلاط کاربری، پیوستگی معابر، تراکم مسکونی، نسبت سطح واحدهای خرده‌‌فروشی) و نرخ مالکیت خودرو را با مرگ‌‌ومیرهای سرطان‌‌های کولورکتال و پستان در مناطق شهر تهران در بازه زمانی (۱۳۸۶-۹۲) تبیین نماید. چراکه شواهد زیادی وجود دارد که شرایط محیط ساخته‌شده (مصنوع) و محیط اجتماعی نواحی شهری که ساکنان آن‌ها با آن مواجه هستند به همان اندازۀ ویژگی‌‌های فردیِ خود ساکنان بر سلامت آن‌ها مؤثر است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی با رویکرد آمار فضایی بوده است. در این راستا از داده‌‌های مرگ‌‌ومیر ناشی از سرطان‌‌های کولورکتال (کولون و رکتوم) و سینه (پستان) برگرفته از سازمان بهشت‌زهرا تهران، داده‌‌های سرشماری مرکز آمار ایران و داده‌‌های کاربری زمین و شبکه ارتباطی شهرداری تهران بهره گرفته‌شده است. نتایج کلی تحقیق ارتباط فضایی معکوس و معنی‌‌دار بین قابلیت پیاده‌‌مداری مناطق شهری، نرخ مالکیت خودرو و مرگ‌ومیرهای ناشی از سرطان‌‌های کولورکتال و سینه را مورد تأیید قرار داد. یافته‌‌ها نشان داد که تمرکز مرگ‌‌ومیرها در مناطق نیمه شمالی شهر، یعنی بخش‌‌هایی از شهر که عمدتاً الگوی استفاده از خودروی شخصی برای جابجایی غالب است و همچنین از نظر شاخص‌‌های قابلیت پیاده‌‌روی از شرایط پایینی برخوردار هستند، بیشتر از مناطق نیمه‌جنوبی شهر بوده‌اند که از نظر شاخص‌‌های مذکور وضعیت بهتری دارند. بااین‌حال برای تأیید این یافته‌‌ها لازم است تحقیقات بیشتری در مقیاس‌‌های مختلف (بلوک، محله و ناحیۀ شهری) صورت گیرد.

دوره ۲۵، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده                                                                               
فضا امری اجتماعی و درنتیجه سیاسی است و محصول نیروهای ایدئولوژیک، اقتصادی و سیاسی قلمرو قدرت است که به‌دنبال مرزبندی، تنظیم و کنترل فعالیت‌هایی‌ است که در آن و به‌واسطۀ آن رخ می‌دهند. طبق نظر فوکو و لوفور، هژمونیِ سرمایه‌داری در فضا و به‌واسطۀ فضا عملی می‌شود تا تفکیک و نظم‌بخشی به جامعه از طریق مداخله در ساختار و طرحِ فضاهای شهری و کنترل آن تضمین شود. در پژوهش حاضر تلاش بر این است تا با شناسایی گفتمان‌های مسلط در دورۀ ۱۳۲۰ـ۱۳۰۴، یک تحلیل دیالکتیک از فرایند تولید فضا در شهر تهران ارائه شود. پژوهش حاضر در ردۀ پژوهش‌های «بنیادی» و مسیر اجرایی آن «تحلیلی ـ اکتشافی» است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد طی سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۰۴ با تسلط گفتمان مطلقۀ پهلوی برای اولین بار دولت در ایران برآن شد که چهره و سازمان جامعه و شهر را بر مبنای دال‌های گفتمان مسلط حکومت  دگرگون سازد. از این رو، دولت فضای نهادی‌ای را شکل می‌دهد که محصول قدرت و انتزاعی است و در این دگرگونی، شهری را ایجاد می‌کند که در تضاد و تقابل آشکار با شهر سنتی قرار می‌گیرد و به ظن خود، نمادی از توسعه و پیشرفت است.


دوره ۲۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده

هدف اصلی برنامه­های استطاعت­پذیری مسکن رفع نیازهای خانواده­های آسیب‌پذیر - افراد کم‌درآمد و متوسط است. بااین‌وجود شواهد حاکی از آن است که در تحقق مسکن قابل­استطاعت اهداف توسعه پایدار فراموش‌شده و یا به‌عمد در نظر گرفته نمی­شوند، حال‌آنکه پیش‌شرط استطاعت­پذیری مسکن، پایداری آن است. این مطالعه باهدف بازنگری مفهومی در عوامل دستیابی به مسکن پایدار قابل استطاعت(SAH) در کشورهای درحال­توسعه صورت پذیرفته است. بنابراین از رویکردی بین­المللی برخوردار است. برای این منظور از روش تحلیل محتوا، برای مفهوم­پردازی استطاعت­پذیری مسکن و شناسایی عوامل موفقیت (SFS) استفاده شد. سپس در یک فرایند پیمایشی در قالب پرسشنامه از متخصصان این حوزه درخواست گردید تا هریک از "عوامل موفقیت" شناسایی شده را با توجه به سطح ضرورت یا درجه اهمیت رتبه‌بندی نمایند. داده­های جمع­آوری شده از طریق اسناد و پاسخ‌دهندگان مربوطه به ترتیب با NVivo و بسته آماری برای علوم اجتماعی (SPSS) تجزیه‌وتحلیل گردید. یافته­ها نشان داد که از بین ۳۵ معیار اولیه، ۲۳ معیار کفایت لازم را برای قرارگیری در لیست شاخص­های ضروری موفقیت بدست آوردند. "اراده سیاسی و تعهد به مسکن قابل­استطاعت"، "تدوین سیاست­های کارآمد برای بازار مسکن"، "بودجه کافی و تأمین آن"، "تأمین یارانه مسکن برای خانوارهای کم‌درآمد" و "حکمروایی خوب" پنج معیاری هستند که بالاترین درجه ضرورت را به خود اختصاص داده­اند. همچنین نتایج این پژوهش روشن نمود که در بین ابعاد پایداری، بعد نهادی/ مدیریتی به دلیل داشتن روابط مستقیم و غیرمستقیم بسیار با سایر ابعاد مسکن دارای اولویت اصلی در تبیین الگوی مسکن قابل­استطاعت پایدار است


صفحه ۱ از ۱