جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای آیوازیان
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده
اهداف: فضاهای عمومی شهری که در تجربههای قرن اخیر شهرسازی ایران شکلگرفتهاند، بخشی از حافظه تمدنی معاصر و بستر زیست اجتماعی شهری پس از تحولات مدرنیته هستند. معماری به عنوان یک مؤلفه شهری، پیوسته جایگاهی مؤثر بر کیفیت فضاهای عمومی و ارتقاء مدنیت در آن ها داشته که در دهههای اخیر به دلایلی نظیر غلبه بعد اقتصادی فضا و فرهنگ مصرف گرایی، این نقش کمرنگ شده است. هدف این پژوهش ارائه مدلی نظری در جهت تبیین جایگاه معماری در ارتقاء کیفیات کالبدی فضاهای عمومی است.
روش ها: پژوهش در قالب منطق پارادایمی اثباتگرایی، رابطه علت و معلولی میان عناصر معماری و کیفیات کالبدی فضای عمومی را بررسی کرده و با روشی توصیفی-تحلیلی به ارائه طرح نظری منسجم در این ارتباط می پردازد.
یافته ها: نظام کالبدی شهر در سه مقیاس کلان، میانی و خرد مورد خوانش قرار میگیرد. مقیاس خرد مربوط به چگونگی ایفای نقش معماری در کیفیت کالبدی فضاهای عمومی است. این نقش معماری از طریق پنج دسته کلی از عناصر کالبدی یعنی پیکره، توده و فضا دیالکتیک درون و بیرون، اندازه فضا، و مؤلفههای فضا صورت پذیرفته که بهطور مستقیم بر سه دسته کلی از کیفیات کالبدی فضاهای عمومی یعنی ماهیت عناصر (دسترسی و انعطافپذیری)، روابط میان عناصر (محصوریت، پیوستگی، تحرک) و سکانسبندی (توالی، سلسلهمراتب، و تضاد و تباین) تأثیر میگذارد.
نتیجه گیری: معماری و فضای عمومی دو میراث مهم شهری معاصر هستند که در نظمی همپیوند بر یکدیگر تأثیرگذارند. بیان هویت شهر، در گرو برقراری نسبتی متناسب و صحیح بین نظام کالبدی معماری و کیفیت زیست اجتماعی در شهر است.
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( در دست انتشار ۱۴۰۴ )
چکیده
اهداف: شهرک اکباتان تهران، بهعنوان یکی از میراثهای معماری معاصر ایران، با شبکه فضاهای عمومی ویژه خود همواره در کانون توجه بوده است. این پژوهش با هدف ارائه خوانشی تفسیری از نظام معنایی موجود در فضاهای عمومی این شهرک، بر اساس تجربه زیسته و تولید معانی توسط ساکنان آن، انجام شده است.
روش ها: پژوهش در چارچوب پارادایم برساختی-تفسیری و با استفاده از روش مردمنگاری انجام شده است. تجربه زیسته ساکنان فاز یک شهرک اکباتان با بهرهگیری از مشاهده و مصاحبههای میدانی بررسی شده تا سازههای معنایی تولید شده توسط آنها تحلیل و تفسیر گردد.
یافته ها: نظام معنایی فضاهای عمومی شهرک اکباتان بر اساس چهار عنصر معناساز شامل زبان، بستر، تاریخ و نشانهها شکل گرفته است. فرایند تحلیل واحدهای معنایی و استخراج مضامین اولیه و اصلی، به استخراج سازههای معنایی انجامیده که ساختار کلی این نظام را تشکیل میدهند. این سازهها عبارتند از: هویت متمایز فضایی از شهر، روایتگری و تجربه فضایی، مدنیت و کنشگری اجتماعی، خصلت تاریخی فضا و معماری بستر نقشآفرینی زندگی روزمره.
نتیجه گیری: تجربه زیسته ساکنان شهرک اکباتان بر اهمیت فضاهای عمومی در مجموعههای مسکونی و نقش آنها در تولید معانی اجتماعی و فرهنگی تأکید دارد. نتایج این پژوهش بیانگر اهمیت توجه به نظام تولید معنا در فضاهای عمومی است که میتواند به بهبود کیفیت