جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای آسوده


دوره ۱۰، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده

اهداف: سالانه مقادیر زیادی پسماند از مرغداری‌ها تولید می‌شود که شامل پر، استخوان، خون و غیره است. ۹۰% پَر از پروتئین کراتین و مابقی آن از لیپید و آب تشکیل شده است. آنزیم کراتیناز یکی از متنوع‌ترین و پرکاربردترین آنزیم‌ها است که توسط میکروارگانیزم‌ها تولید می‌شود. کراتیناز برای مقاصد مختلف کاربرد دارند.
مواد و روش‌ها: در این پژوهش فعالیت کراتینولیتیک جدایه ۱-FUM بررسی و بهینه‌سازی شرایط کشت برای تولید آنزیم کراتیناز صورت گرفت. جدایه براساس خواص ریخت‌شناسی و بیوشیمیایی و مولکولی با استفاده از ژن ۱۶S rRNA شناسایی شد. سپس فعالیت پروتئازی جدایه بررسی و با فعالیت کراتینازی آن مورد مقایسه قرار گرفت. میزان فعالیت کراتینازی جدایه در شرایط مختلف بررسی شد. در انتها توانایی رشد جدایه در بستر انواع کراتین (آلفا و بتا) نیز بررسی و نوع آنزیم کراتیناز مشخص شد.
یافته‌ها: نتایج تعیین توالی و شناسایی بیوشیمیایی و ریخت‌شناسی نشان داد که جدایه ۱-FUM قرابت ۹/۹۹% با باکتری باسیلوس موجاونسیس (Bacillus mojavensis) دارد. بهینه‌سازی فاکتورهای دما، دوره گرماگذاری، pH، منابع کربن و نیتروژن، هوادهی و مقدار تلقیح باکتری نشان داد که جدایه در شرایط ۴۸ساعت گرماگذاری در دمای ᵒC۳۷ با ۹/۵=pH، منبع کربن ساکارز ۱%، ۳% سوبسترا، هوادهی ۷۵% از ارلن نسبت به کل حجم آن با دور rpm۱۵۰ و مقدار تلقیح ۶-۴% (حجمی/حجمی) بهترین فعالیت کراتینولیتیک را داشت. هیچکدام از منابع نیتروژن اثر مثبت نداشت. همچنین آنزیم کراتیناز از نوع β بود.
نتیجه‌گیری: بهینه‌سازی شرایط کشت جدایه ۱-FUM موجب افزایش ۳/۳۸ برابری فعالیت کراتینولیتیک شد که نشان‌دهنده اهمیت بهینه‌سازی است. در این پژوهش جدایه با فعالیت مناسب توانایی به‌کارگیری در فرآیندهای بیوتکنولوژیکی را دارد.


دوره ۱۱، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف خالص­سازی و شناسایی بیوشیمیایی آنزیم تجزیه­کننده فنول از باکتری­های موجود در خاک­های حاوی آلاینده­های نفتی انجام پذیرفت. پروتئین کاتکول ۱و ۲ دی اکسیژناز از باکتریAneurinibacillus migulanus Isolate ZNU۰۵  استخراج و با استفاده از ستون کروماتوگرافی تبادل یونی  Q-Sepharoseتخلیص شد. فعالیت آنزیم در pHهای مختلف بین ۴ تا ۹، محدوده دمایی۲۰ تا ۷۰ درجه سلسیوس، و در حضور نمک کلرید یون­های فلزی مختلفی مانند ۲+  Ca، K+، Mn۲+،Co۲+ ،Zn ۲+،Mg۲+ ،­Cu۲+، + Na و حلال­های گوناگون شامل اتانول، اتیل­استات، پترولیوم­اتر، استونیتریل، ان-آمیل­الکل، ان-هگزان و تولوئن ارزیابی شد. همچنین فعالیت این آنزیم با استفاده از سوبستراهای گوناگون مانند فنول، کتکول، بنزوئیک اسید، پیروگالول و آلفا ـ نفتول بررسی گردید. آنالیز پروتئین به روش SDS-PAGE بیانگر وجود تک باند پروتئینی با وزن مولکولی حدود ۴۰ کیلودالتون بود. نتایج تعیین ویژگی آنزیم کتکول ۱و۲ دی اکسیژناز نشان داد که pH و دمای مطلوب به ترتیب ۵/۸ و ۳۰ درجه سلسیوس بود. فعالیت کاتالیتیکی آنزیم در حضور یون­های کلرید کبالت و روی (۵ میلی­مولار) و همچنین حلال آلی آمیل الکل، افزایش یافت، ولی دیگر یون­های فلزی و حلال­های آلی بکار رفته باعث کاهش و یا مهار فعالیت آنزیم شدند. از میان سوبستراهای مختلف بر روی فعالیت آنزیم، کتکول سوبسترای بسیار مطلوب­تری برای آنزیم بود، به طوری کهVmax  و Km آنزیم برای این سوبسترا به ترتیب ۹۵۹/۸ واحد بر میلی­گرم و ۹۹۲/۴ میکرومول بر میلی­لیتر می­باشد.

 

دوره ۱۶، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۴ )
چکیده

مسأله­ی تحقیق این است که مترجم تا چه حد کارکرد (نقش) متن مبدأ را در نظام متن مقصد، حفظ و از سبک متن مبدأ در انتقال معنا تبعیت کرده است؟ پژوهش بر اساس نقش­گرایی نظام­مند هلیدی و متیسن و با روش توصیفی-  تحلیلی انجام شد. هدف نگارندگان این بود که در چارچوب فرانقش­ متنی، به بررسی مقایسه­ای ساخت موضوعی در متون شعری از دفتر اول مثنوی مولوی و ترجمه­ی انگلیسی آن از جاوید مجدِّدی بپردازند و به سؤالات زیر پاسخ دهند:
 ۱. بر اساس نظریه­ی نقش­گرای هلیدی، انواع آغازگر در متون این شعر مثنوی مولوی و ترجمه­ی انگلیسی آن کدامند؟ ۲. با توجه به تحلیل مقایسه­ای ساخت موضوعی در متون مبدأ و مقصد، چه تغییراتی در معنای متنی شعر ترجمه، رخ داده و مترجم تا چه حد در انتقال مفاهیم، موفق بوده است؟
مطابق مدل هلیدی، بسامد کاربرد آغازگر­های تجربی و مرکب و نیز فراوانی انواع نشان­دار و بی­نشان آن­ها در بند­های شعر مثنوی و متن ترجمه­ محاسبه شدند. مترجم در ترجمه­ی ۹۰% از بندهای حامل آغازگر بی­نشان، موفق بوده است، ولی در ترجمه­ی ۶/۶۶ % از موارد بندهای حامل آغازگر نشان­دار، با عدم رعایت سبک متن مبدأ در نشان­داری آغازگر، و ترجمه­ی آن­ها به بندهایی بی­نشان، در انتقال معنا و تأکید مورد نظر نویسنده، موفقیت کمتری داشته است. بر اساس دیدگاه «معادل نقش­بنیاد هلیدی در ترجمه»، شباهت در به­کارگیری انواع آغازگر در متن مبدأ و ترجمه، می­تواند نشان دهنده­ی تبعیت مترجم از سبک متن مبدأ در انتقال معنای متنی در مسیر نیل به معادل کارکردی در ترجمه باشد.


 

صفحه ۱ از ۱