بررسی تطبیقی عدم از دیدگاه مولوی در مثنوی و متون بودایی (پراجنیاپارمیتا و مادیامیکاکاریکا) | ||
| پژوهش های ادبیات تطبیقی | ||
| Article 1, Volume 8, Issue 4 - Serial Number 26, 1399, Pages 1-21 PDF (849.46 K) | ||
| Document Type: پژوهشی اصیل | ||
| Authors | ||
| الهام رستاد* 1; غلامحسین غلامحسین زاده2; زیانگ نگوین تی هین3 | ||
| 1زبان و ادبیات فارسی، مرکز آموزش عالی اقلید، اقلید، ایران | ||
| 2دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران. | ||
| 3دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران | ||
| Abstract | ||
| «عدم» یکی از موضوعات پیچیده فلسفی و عرفانی است که معنای آن میتواند به یکی از مسائل مهم هستیشناسی یعنی آغاز و انجام جهان پاسخ دهد. بازتاب معانی عدم در عرفان اسلامی و آیین بودایی قابل تأمل است. مولانا در مقام یکی از عرفای بزرگ اسلامی، با بهرهگیری از گستره دانش خویش در زمینه متون حِکمی و عرفانی و خلاقیتهای شاعرانه، واژه عدم را در معانی بسیاری به کار برده است. در متون بودایی پراجنیاپارمیتا و مادیامیکاکاریکا که از متون مهم تعلیمی آیین بودا به شمار میروند، عدم و معنای آن، یکی از موضوعات اصلی و محوری است. در این پژوهش به شیوه توصیفی ـ تحلیلی، تلاش شده است ضمن معرفی دو متن مهم بودایی، دیدگاه مولانا درباره عدم در مثنوی با معانی آن در این دو متن بررسی و تطبیق شود. نتیجه نشان میدهد عدم خواندن ماهیت پدیدههای جهان هستی بدون هیچ تفاوتی در مثنوی و متون بودایی آمده است؛ اما تلقی عدم از آغاز و انجام پدیدهها، حق یا حقیقت مطلق و غایت فنای سالک معانی دیگری است که با اختلاف و تفاوت در متون مورد نظر آمده است. ریشه این تفاوتها را میتوان در نوع معرفت و هستیشناسی اسلام و آیین بودایی یافت. در عرفان اسلامی حقتعالی، پدیدآورنده هستی و غایت فنای سالک است؛ در حالی که در متون بودایی جهان از عدم آمده و به عدم میرود و غایت سالک، رهایی از رنج و رسیدن به نیروانا است. | ||
| Keywords | ||
| عدم; مولانا; مثنوی; پراجنیاپارمیتا; مادیامیکاکاریکا; متون بودایی | ||
| References | ||
|
| ||
|
Statistics Article View: 191 PDF Download: 110 |
||
| Number of Journals | 45 |
| Number of Issues | 2,160 |
| Number of Articles | 24,568 |
| Article View | 19,746,535 |
| PDF Download | 15,969,326 |