تحلیل غزلیّات حافظشیرازی براساس نظریه نقاب و سایه ک .گ .یونگ | ||
| پژوهشهای ادبی | ||
| Article 2, Volume 8, Issue 31, 1390, Pages 33-50 PDF (296.54 K) | ||
| Document Type: مقالات علمی پژوهشی | ||
| Authors | ||
| دکتر علی اکبر باقری خلیلی* ; منیره محرابی کالی | ||
| دانشگاه مازندران | ||
| Abstract | ||
| از دیدگاه کارل گوستاو یونگ(1875-1961م) ناهوشیار جمعی، منبع تجربیات باستانی است و این تجربیات به وسیله کهنالگوها آشکار میشوند. نقاب/ پرسونا، سایه، آنیما، آنیموس و خود/ ماندالا، مهمترین کهنالگوها هستند و آثار ادبی از جمله تجلیگاههای آنها محسوب میگردند. یونگ معتقد است که کهنالگوها در شکلگیری و تکامل شخصیّت افراد بسیار مؤثرند. بر اساس این نظریه، تقابل و تضاد ابعاد شخصیّتی تیپها و قشرهای اجتماعی در غزلیّات حافظ با کهنالگوی نقاب و سایه یونگ سازگاری دارد و واژههای خراباتی و پارسایانه، وظیفه توصیف تقابل نقاب و سایه را بر عهده دارند. مهمترین نقابهای خواجه شمس الدّین محمّد عبارتند از: 1. حافظ 2. زاهد 3. ملامتی. خواجه در نقابهای حافظ و زاهد، خود را کمتر از آنچه و آنکه هست، ظاهر میسازد و در نقاب ملامتی، آنچنان که نیست یا کمتر از آنچه که هست رخ مینماید. او به انکار، سرکوب و واپسرانی سایه نپرداخته و «من»ِ خود را با نقاب و نقش اجتماعیاش یکی نکرده است، بلکه به دلیل خودآگاهی از نقشْ بودن نقابها، هم از مرز ماهیّت نقاب عدول نکرده و هم به برآوردن نیازها و خواستهای سایهاش مشغول گشته است و کوشیده تا با نیل به اعتدال، طریق کمال را بپیماید. او در این راه «من»، «نقاب» و «سایه» را به وحدت رسانده و آن را در شخصیّت «رند» پدیدار ساخته است. | ||
| Keywords | ||
| کلیدواژهها: یونگ; نقاب; سایه; خود و حافظشیرازی | ||
|
Statistics Article View: 282 PDF Download: 112 |
||
| Number of Journals | 45 |
| Number of Issues | 2,171 |
| Number of Articles | 24,674 |
| Article View | 24,394,667 |
| PDF Download | 17,535,015 |