نقد و تحلیل قصۀ «شاهزادهخانم مُرده و هفت بهادُر» اثر آلکساندر پوشکین از منظر بینامتنیت ژنتی | ||
| فرهنگ و ادبیات عامه | ||
| Article 3, Volume 12, Issue 58, 1403, Pages 47-85 PDF (967.76 K) | ||
| Document Type: پژوهشی اصیل | ||
| DOI: 10.48311/cfl.12.58.47 | ||
| Authors | ||
| مهناز نوروزی* ; مهنوش اسکندری | ||
| دانشگاه علامه طباطبائی | ||
| Abstract | ||
| آلکساندر پوشکین، نویسندۀ نامدار قرن نوزدهم و عصر طلایی ادبیات روسیه، با سبک و زبان ادبیِ خاص خود آثاری اصیل و بیبدیل را به ادبیات جهان عرضه کرده است. اگرچه او بیشتر بهعنوان شاعر اشتهار دارد، اما در اغلب ژانرهای ادبی قلمفرسایی کرده و علاقهاش به آثار ادبیات شفاهی یا فولکلور موجب خلق قصههایی ماندگار در ادبیات روسی شده است. در پژوهش حاضر، پس از تبیین نظریۀ بینامتنیت ژرار ژنت و با توجه به بایستههای این نظریه و بهرهمندی از روش تحلیل محتوا و مضمون و خوانش تطبیقی عناصر داستانی، به بررسی و نقد قصۀ مشهور «شاهزادهخانم مُرده و هفت بهادُر» نوشتۀ آلکساندر پوشکین، شاعر پرآوازۀ قرن نوزدهم روسیه پرداخته شده است. بررسیها مؤید این مطلب است که قصۀ پوشکین دارای روابط بینامتنی با متون متعدد ازجمله سه قصۀ «شاهزادهخانم خفته» اثر واسیلی ژوکوفسکی، «سفیدبرفی و هفت کوتوله» نوشتۀ برادران گریم و «زیبای خفته» اثر شارل پرو است و بهعبارتی، واگویهای از متون متقدم خود است. نقد و تحلیل تطبیقی قصهها علاوه بر احراز شباهتهای ساختاری و روایی میان آنها، تأکید دارد که در همۀ آنها با وجود تفاوتهای روساختی، یک درونمایۀ کلی و مشترک وجود دارد: دختری زیبارو بهواسطۀ حسد یا انتقام جادو میشود و به خوابی عمیق فرو میرود، اما نجات مییابد و قصه فرجامی خوش دارد. مناسبات بینامتنی قصهها تردیدی در پیشمتن بودن آنها برای قصۀ پوشکین باقی نمیگذارد، هر چند که پوشکین با پیروی از سنتهای روایی روسی، از برگرفتگی صِرف دور شده و روح روسی را در این قصه دمیده است. | ||
| Keywords | ||
| ترامتنیت; بینامتنیت; ژرار ژنت; قصۀ روسی; پوشکین | ||
| References | ||
|
| ||
|
Statistics Article View: 336 PDF Download: 131 |
||
| Number of Journals | 45 |
| Number of Issues | 2,171 |
| Number of Articles | 24,674 |
| Article View | 24,548,496 |
| PDF Download | 17,592,430 |