کارکرد تعلیمی «تفکر خلافواقع» در چهار کتاب قصۀ کودک: با رویکرد روایتشناسیِ شناختی | ||
| نقد ادبی | ||
| Article 5, Volume 17, Issue 65, 1403, Pages 135-161 PDF (1.19 M) | ||
| Document Type: پژوهشی -نظری اصیل | ||
| DOI: 10.48311/lcq.17.65.135 | ||
| Author | ||
| امیر حسین زنجانبر* | ||
| کارشناسیارشد، ادبیات کودک و نوجوان، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران. | ||
| Abstract | ||
| روایتشناسی شناختی به مطالعۀ عوامل تداعیکننده و تفسیرساز متن میپردازد. یکی از شناختارهای تفسیرگر متن، تفکر خلافواقع است. هنگامی که کنش یکی از شخصیتهای داستان به پیامدی ناگوار یا خوشایند میانجامد؛ پیام اخلاقی داستان از مقایسۀ واقعیتِ موجود با سناریوی خلافواقع، استخراج میشود. یعنی خواننده بهطور خودکار سناریوی خلافواقعی را تصور میکند که میتوانست بهجای واقعیتِ حاضر اتفاق بیفتد و مانع وقوع حادثۀ مطلوب یا نامطلوبِ موجود شود. این پژوهش با روش تحلیلیـتوصیفی و با مطالعۀ موردیِ چهار کتاب قصه در گروه سنی «الف» و «ب» انجام شده است: «عموگرگه» از مجموعۀ افسانههای ایتالیاییِ دست اسکلت (کالوینو، 1401)، تربچهخانم (سرمشقی، 1394)، یخی که عاشق خورشید شد (موزونی، 1398) و بز زنگولهپا (شاملو، 1398). این قصهها بهصورت هدفمند و بهخاطر انطباقشان با انواع تفکر خلافواقع انتخاب شدهاند. مقالۀ پیشِرو بر آن است که با رهیافت روایتشناسیِ شناختی به چگونگی کارکرد تعلیمی طرحوارۀ تفکر خلافواقع در قصهها پاسخ دهد. این طرحواره از منظر جهت به دو جهتِ «بهسوی بالا» و «بهسوی پایین» و از منظر ساختار به دو ساختارِ «افزایشی» و «کاهشی» و از منظر معیار ارجاع به سه معیار «خودارجاع»، «دیگرارجاع» و «بدون ارجاع» دستهبندی میشود. پژوهش حاضر ضمن دستهبندی قصهها براساس انواع تفکر خلافواقع نشان میدهد جهت روبهبالا با رویکرد سلبی و ادبیات تعلیمیـتحذیری همبستگی دارد و جهت روبهپایین با رویکرد ایجابی و ادبیات تعلیمیـترغیبی. | ||
| Keywords | ||
| ادبیات تعلیمی; داستان کودک; روایتشناسی شناختی; تفکر خلافواقع | ||
| References | ||
|
| ||
|
Statistics Article View: 310 PDF Download: 140 |
||
| Number of Journals | 45 |
| Number of Issues | 2,171 |
| Number of Articles | 24,674 |
| Article View | 24,431,429 |
| PDF Download | 17,549,928 |