۱- دانشگاه قم ، Hossein.yaghoubpoor@gmail.com
۲- گروه فلسفه و کلام دانشگاه قم
چکیده: (۱۱۷ مشاهده)
ابن سینا و ویتگنشتاین غایتمندی تغییر و حرکت را در نظر داشته و به شیوهی منطقی و استدلال عقلانی نتیجه گرفتهاند که تغییر و حرکت، کمال نخست یا ابزار و توانایی طبیعت برای انتقال و رسیدن به آگاهی یا کمال ثانی و فعلیت محض در صورت زندگی است. آرای ابن سینا و ویتگنشتاین متاخر در خصوص مسئلهی تغییر و حرکت، تقارن و تشابهات منطقی و همچنین تمایز نظرات این دو فلسفه را نسبت به برداشت و تصویری که هر دو فیلسوف از این منظر داشتهاند، نشان میدهد ابن سینا تغییر و حرکت را فرآیندی در مسیر فعلیت یافتن چیزی دانسته -که تاکنون ظرفیتی در آن نهفته بوده- برای رسیدن به تکامل؛ ویتگنشتاین در پی این است که با تغییر و حرکت، «این نه آنیها» را به سمت «اینهمانیها» سوق دهد، تا در فرآیند انتقال معنا، بیشترین شناخت منطقی، و در نتیجه آگاهی حاصل گردد.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
معرفتشناسی (تحلیلی) دریافت: 1404/2/1 | پذیرش: 1404/3/1 | انتشار: 1404/1/10