مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار                   برگشت به فهرست مقالات | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


۱- دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران. ، dr_maalmir@razi.ac.ir
۲- گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
چکیده:   (۴۳۱ مشاهده)
پرسش‌های بلاغی، جملاتی هستند که بنابر موقعیت زمانی و مکانی، کارکردی فراتر از کسب آگاهی می‌یابند که بر اساس آن، این جمله‌ها درعین داشتن ساختار پرسشی، معنای دیگری به عنوان معنای ثانویه را انتقال می‌دهند؛ امّا گاه بنا بر یک بافت خاص متنی، یک یا حتی چند معنای ضمنی ضعیف مابین روساخت معنایی جملات پرسشی بلاغی و معنای ضمنی قابل اثبات و دریافت است که این معانی ضمنی ضعیف را نه می‌توان نادیده گرفت و نه می‌توان آن‌ها را معنای ثانویه اصلی به حساب آورد؛ بنابراین مسئله‌ای که در این پژوهش مطرح می‌شود این است که با توجه به امکان دریافت چنین معنا یا معانی ضمنی‌ای از جملات پرسشی بلاغی، این معانی ضمنی اضافی دارای چه ماهیت و جایگاهی هستند؟ و با فرض پذیرش وجود آن‌ها؛ تولید معنا در جملات پرسشی بلاغی همچنان به شکل آنی اتفاق می‌افتد یا اینکه طبق فرضیۀ مطرح در این پژوهش، تولید معنا در آن‌ها دارای رویکردی فرایندی و مرحله‌ای است؟ یافته‌های این پژوهش که بر اساس روش تحلیلی- کاربردی و رویکرد مطالعۀ موردی در اشعار شعرای شاخص زبان فارسی که از نظر بافتاری دارای ایست موقعیتی هستند؛ بیان کنندۀ این امر است که طبق پیش‌بینی پژوهش‌گران در این مقاله، تولید معنا در جملات پرسشی بلاغی دارای رویکردی فرایندی و سه مرحله‌ای است که در جریان آن یک لایۀ دوم معنایی، میان روساخت و معنای ضمنی اصلی (لایۀ سوم معنایی) واقع می‌شود که می‌توان آن را لایۀ معنایی «میانجی» نامید.
     

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.